مقاله زیر به قلم سرگیو جورج پاسترانا در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۱۵ در سایت دیپلماسی علم منتشر شده است. نویسنده از پیشگامان روابط علمی امریکا با کوباست و در تدوین اولین تفاهم نامه علمی میان این دو کشور که در سال ۱۹۸۰ امضا شد مشارکت داشته است:
چکیده:
نخبگان
چین با اشراف به تحولات ناشی از جهانی شدن، اولویت سیاستگذاری خود را بر
ارتقای قدرت اقتصادی بهعنوان محور قدرت ملی قرار دادهاند. بر این مبنا و
در راستای استفاده از تمامی ظرفیتهای ملی و بینالمللی، سیاست خارجی چین
در سه دهه گذشته نقشی کلیدی در ایجاد محیطی مناسب برای ارتقای جایگاه این
کشور در نظام بینالملل ایفا کرده است. نتیجه این امر توجه به دیپلماسی
اقتصادی بهعنوان یک رویکرد اقتصادمحور به سیاست خارجی و بهتبع آن توجه
به الزامات رفتاری آن، همواره مدنظر مقامات این کشور بوده است. در راستای
تجزیهوتحلیل این مسئله، پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی
مبتنیبر اسناد تاریخی و کتابخانهای و همچنین تکیه بر دادههای آماری، به
تبیین مفهوم، اهداف و عملکرد دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی چین و نقش آن
در قدرتمندی این کشور میپردازد. سؤال اصلی مقاله این است که چین در
راستای دستیابی به جایگاهی قدرتمند در اقتصاد جهانی، در عرصه سیاست خارجی
چه رویکردی در پیش گرفته است؟ در پاسخ به سؤال، فرضیه پژوهش این است که چین
پس از مائو، رویکرد دیپلماسی اقتصادی را با هدف قدرتمندی و ارتقای جایگاه
جهانی اقتصاد این کشور بهصورت فعالانه در پیش گرفته و در این راستا
برنامههایی چون جذب سرمایهگذاری خارجی، تسهیل فضای کسبوکار تجاری، رونق
گردشگری، دستیابی به علم و تکنولوژی روز و بهبود تصویر کشور را به اجرا
گذاشته است.
کلیدواژگان
: جهانی شدن؛ توسعه؛ صلح؛ سیاست خارجی چین؛ رویکرد اقتصادی؛ دیپلماسی اقتصادی چین؛ تجارت؛ بهبود تصویر کشور؛ سرمایهگذاری خارجی؛ همگرایی اقتصادی
بیان رخداد:
با توجه به اهمیت کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه برای منافع ایالات متحده این دولت همواره سعی داشته است نفوذ خود را با شیوه های مختلف در این منطقه حفظ کند تا به نحوی بتواند در تعیین سیاستهای این کشورها نقش داشته باشد و آنها را با سیاستها، منافع و اهداف خود هماهنگ کند. در گذشته ایالات متحده با همکاری دولتهای منطقه سعی در تامین این هدف استراتژیک خود داشت اما امروزه با توجه به پررنگتر شدن نقش مردم و گروههای غیر دولتی در عرصه های سیاسی و بینالمللی، این کشور سعی دارد با استفاده بیشتر از دیپلماسی عمومی به اهداف خود دست یابد. در این راستا دیپلماسی عمومی ایالات متحده در کشورهای عربی و اسلامی در سه بخش فعالیتهای خود را متمرکز کرده است، که عبارتند از دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی مبادله و پخش برنامههای بینالمللی، که هدف هر سه برنامه تغییر اذهان و نگرشهای مردم منطقه و آموزش آنان در زمینههایی مانند دموکراسی، حقوق بشر و آزادی میباشد. ارزشهایی که می توان رد پای آن را در اکثر اعتراضات خیابانی ماههای اخیر خاورمیانه مشاهده کرد. هرچند قطعاً نمی توان بیان چنین شعارهایی توسط مردم منطقه را صرفاً ناشی از سیاستهای ایالات متحده آمریکا دانست اما در نگاهی واقع بینانه و حتی حداقلی می توان تاثیرات این سیاستهای ایالات متحده بر منطقه را بطور ملموسی مشاهده نمود. لذا در این مجال به بررسی نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکا و تلاش این کشور برای ایجاد تغییراتی نرم در اذهان مردم منطقه برای تامین هرچه بهتر منافع ملی اش پرداخته می شود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی تاکید کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی توانسته در جهت گسترش علم و فناوری حرکت بسیار ارزشمندی را انجام دهد.
اشاره: مقاله زیر به قلم واگان سی. تورکیان در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۵ در سایت sciencediplomacy منتشر شده است. این مقاله با بررسی چند نهاد و سازمان ملی و بین المللی مرتبط با دیپلماسی علم و فناوری، نقش آنها را در دنیای نوین واکاوی می کند:
دکتر محمدحسن خانی
استادیار و مدیر گروه روابط بینالملل دانشگاه امام صادق(ع)
چکیده: نیل به مقاصد سیاسی، امنیتی و اقتصادی همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین و اعمال سیاست خارجیشان بوده است. برای تحصیل این مقاصد کشورها عمدتاً و به طور سنتی نوعی دیپلماسی مبتنی بر رویکردها و ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی را در پیش میگیرند؛ با این همه، در سالهای نیمۀ دوم قرن بیستم رویکردهای نسبتاً جدیدی در دیپلماسی مطرح شد که توجه افزونتر و تأکید بیشتر بر راهکارها و ابزارهای فرهنگی را به مسئولان و طراحان سیاست خارجی توصیه میکرد. این مقاله بر آن است تا با تبیین مبانی این رویکرد و ضمن استناد به شواهد تاریخی و نمونههای عملی به مطالعۀ این پدیدۀ نسبتاً جدید در عرصۀ سیاست خارجی و روابط بینالملل بپردازد و در این راستا، ابعاد گوناگون رابطۀ میان فرهنگ و دیپلماسی را به بحث گذارد. در این مقاله همچنین، چگونگی تأثیرگذاری عوامل فرهنگی بر دیپلماسی در دو سطح «طراحی» و «اجرا» بررسی شده و سپس، چگونگی استفادة مؤثر از «قدرت نرم» در پیشبرد دیپلماسی توسط کشورها تجزیه و تحلیل خواهد شد.
کلیدواژه: فرهنگ، دیپلماسی، سیاست خارجی، روابط بینالملل، قدرت نرم
چکیده
دیپلماسی اقتصادی موضوعی است که اساساً در دوران پس از جنگ سرد و با گسترش فرآیند جهانی شدن بهعنوان یکی از ابزارهای نوین، کارآمد و قدرتمند کنش در فضای بینالملل در برابر دیپلماسی سنتی قرار گرفته است. اساس شکلگیری دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر کاستیهای دیپلماسی سنتی برای تحقق اهداف سیاست خارجی است. بهنظر میرسد در فضای موسوم به جهانی شدن که عمدتاً ناظر بر جریانهای اقتصادی و تجاری (کالا، سرمایه و خدمات) فراملی است، توسل به دیپلماسی سنتی بر مبنای الگوی سادة تعاملات دو جانبه و چند جانبة صرف دولتها و تفوق سیاست بر اقتصاد، نمیتواند متضمن تأمین منافع بازیگران بینالمللی باشد. تحولات سریع دوران پس از جنگ سرد و وجود روندهای مختلف بهویژه جهانی شدن، باعث شده است که دیپلماسی سنتی به ابزاری ناکافی برای پیشبرد اهداف و تأمین منافع ملی کشورها تبدیل شود. در این شرایط سیاستمداران و دیپلماتهای دوران جنگ سرد هر روز بیش از گذشته، بهدنبال تطبیق خود با شرایط جدید و استفاده از شیوههای نو و ابزارهای کارآمدتر جهت تحقق اهداف خود بودهاند. در چنین فضایی «دیپلماسی اقتصادی» بهعنوان ابزار نوین سیاست خارجی و بخشی از «دیپلماسی سیال» که از ملزومات یک سیاست خارجی موفق در عصر جهانی شدن است، بهعنوان جایگزین، مکمل و جبران کنندة کاستیهای دیپلماسی سنتی مطرح میشود؛ موضوعی که مقالات اول و دوم این پژوهشنامه تحت عنوان «اقتصاد جهانی و دیپلماسی اقتصادی کشورهای در حال توسعه» و «دیپلماسی اقتصادی، ابزار نوین سیاست خارجی در عصر جهانی شدن» به تبیین و تشریح آن میپردازد.
لیلا خانزاده- ارتباطات سیاسی، انتقال اطلاعات سیاسی از یک بخش نظام سیاسی به بخشی دیگر و میان نظامهای اجتماعی و سیاسی است و در این میان، فناوریهای نوین ارتباطی مؤثرترین و کارآمدترین مجرای انتقال این اطلاعات هستند؛ اطلاعاتی که به شهروندان توانایی فهم و درک رویدادها و روندهای سیاسی و تصمیمگیری برای اتخاذ بهترین مشی سیاستورزی و کنشگری را میدهد.
اشاره: مقاله زیر به قلم رودنی دبلیو نیکولز در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۵ در سایت foreignaffairs منتشر شده است. این مقاله با بررسی اشکال مختلف دیپلماسی علم و فناوری و آثار آن، لزوم توجه به دیپلماسی علمی را به دولت ها، گوشزد می کند:
اشاره: مقاله زیر به قلم رودنی دبلیو نیکولز در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۵ در سایت foreignaffairs منتشر شده است. این مقاله با بررسی اشکال مختلف دیپلماسی علم و فناوری و آثار آن، لزوم توجه به دیپلماسی علمی را به دولت ها، گوشزد می کند: