دیپلماسی عمومی


nichols_hardlyacademic_space

اشاره: مقاله زیر به قلم رودنی دبلیو نیکولز در تاریخ ۲۵ ژوئن ۲۰۱۵ در سایت foreignaffairs منتشر شده است. این مقاله با بررسی اشکال مختلف دیپلماسی علم و فناوری و آثار آن، لزوم توجه به دیپلماسی علمی را به دولت ها، گوشزد می کند:


شکی نیست که در هر دو مورد مشکلاتی وجود دارد. عده ای از دزدی سرمایه های معنوی و حق کپی رایت توسط چینی ها بسیار بیمناکند. به همین دلیل برای برقراری همکاری های موفق، دیپلمات های آمریکایی باید تمرکز بالایی بر روی کاهش دزدی معنوی و جاسوسی داشته باشند. در مورد هند نیز روابط غیرحسنه با پاکستان ممکن است فرصت های سودآور برای هر دو طرف را بسوزاند. شرق و جنوب آسیا به پیشرفت در صنایع انرژی، آب و سلامت عمومی محتاجند. دست گذاشتن روی این حوزه ها، همکاری را برای آن ها الزامی می کند.
از همه ی این ها بالاتر و معمول تر، نظرات عده ای است که معتقدند همکاری با چین یا هند یا هر دو، مزیت رقابتی ایالات متحده در علم و فناوری را پایین می آورد. این یک تصور قدیمی و غلط است. تصوری که در بعضی مقاطع برای کوچک ترین گام های دیپلماسی علمی مانع تراشی کرده است. ایجاد همکاری های علمی برای همه طرفین فرصت های اقتصادی زیادی را باز می کند و نیازی به بذل و بخشش و صدقه دادن نیست. ایالات متحده آمریکا باید پروژه های تحقیقاتی در زمینه هایی که منافع مشترک در میان است، مثل نانوتکنولوژی، ایمنی شناسی(Immunology) و علم اعصاب(Neuroscience) شکل دهد. در این خلال باید به شدت مراقب سرمایه های معنوی و به اشتراک گذاری شان باشد. چرا که چین و هند هر دو می خواهند در مسیر مدرنیته و توسعه پیشرفت کنند و طبیعتاً با آغوش باز هر گونه دیپلماسی علم را، که قبلاً به آن ها اشاره شد، پذیرا هستند. در همین حال، ایالات متحده باید بودجه کافی و سیاست نوآوری در زمینه علم و فناوری را در داخل کشور حفظ کند. کاری که در چند سال اخیر با سختی هایی مواجه شده است. اگر آمریکا میخواهد در دراز مدت در سطح بالای رقابت و برتری باقی بماند، باید سرمایه گذاری وسیع، نیرومند و مستمر خود را در حوزه علم و فناوری در داخل کشور ادامه دهد و ارتباطات بیشتر – و نه کمتر – با خارج را مد نظر قرار دهد.
یک حوزه ی سخت اما به شدت خوشایند برای دیپلماسی علمی، ایجاد پیشرفت در دنیای عرب است. دنیایی که ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد. ۲۲ کشور در خاورمیانه و شمال آفریقا در برخی اوقات در مقابل این واقعیت مقاومت کرده اند که علم نوین و فناوری میتواند آغازگر رشد اقتصادی مورد نیاز و بهتر کننده شرایط زندگی باشد و راه را به سوی ثبات بلندمدت باز کند. در حال حاضر چشم انداز دیپلماسی علمی در این منطقه بسیار ضعیف است اما چالش های پیش رو غیرقابل حل نیستند.
یک دلیل سختی زیاد برای دیپلماسی علمی در این منطقه در گزارش توسعه جهان عرب که توسط سازمان ملل در سال ۲۰۰۲ تهیه شده بود، ذکر شده است. به نقل از آن گزارش :«کمبودهایی عمیقاً ریشه دار در ساختار نهادهای قدرت در دنیای عرب وجود دارد: کمبودهایی هایی مربوط به آزادی، قدرتمندی زنان و دانش. آن ها محدودیت های سنگینی بر ظرفیت های انسانی وضع می کنند.» در ادامه، گزارش مشابهی در سال ۲۰۰۹ نگاشته شد که تحلیل گزارش اول را تأیید کرده و اضافه کرد :«پیشرفت ملموسی در مسائل مربوط به آزادی اندیشه و بیان انجام نشده است.»
با این حال جای ناامیدی نیست. در این مدت نشانه های امیدوارکننده هم ظهور کرده اند. نخستین مورد مربوط میشود به تلاش فیزیکدان پاکستانی، عبدالسلام که اخیراً موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک شد. او تلاش کرد دانشمندان پاکستانی را با همتایان خود در خاورمیانه، غرب، خاور دور و آمریکای لاتین پیوند دهد. عبدالسلام مرکز بین المللی فیزیک نظری را در تریسته به راه انداخت که نتایج بسیار موفقیت آمیزی نیز در پی داشت. تلاش های مشابه به راه اندازی پروژه ی سزامی در عمان منجر شد. جایی که اکثر دانشمندان اسرائیلی هر روز با همتایان خود از کشورهایی که به صورت کلی با اسرائیل رابطه ای ندارند مثل ایران و پاکستان، در حال همکاری اند. ایالات متحده باید از چنین تلاش هایی حمایت مالی کند. این فعالیت ها آرمان جفرسون مبنی بر یک جامعه ی جهانی علمی را محقق می کنند.
تلاش دیگری در سال ۲۰۱۴ توسط اسماعیل سراج الدین، مدیر سابق کتابخانه اسکندریه صورت گرفت. سراج الدین در تحلیلی طولانی نوشت: «اصلاحات بنیادین سیستم آموزشی ما اولین گام برای تصحیح چارچوب های فرهنگی مصر و دیگر جوامع عرب. اصلاحی که باید تکثرگرایی را به عنوان ارزش اصلی مبنا قرار داده و منطقگرایی را ترویج دهد … و گفتمان ملت را تغییر دهد.» یکی از پیشنهادات مشخص او راه اندازی «برنامه ی عظیم ترجمه متون علمی که حجم بالایی از آن ها به زبان انگلیسی نگاشته شده اند» است. چنین پروژه ای که چندان هزینه بردار هم نیست، باید توسط ایالات متحده حمایت شود تا دانشمندان و جوامع علمی عرب و غرب را به یکدیگر نزدیک تر کند.
صد البته جوامع علمی، پزشکی و مهندسی که توسط آمریکا به راه افتاده اند، به تنهایی نمی توانند اهداف روشن سراج الدین را محقق کنند. به خصوص که برآمدن افراط گرایی اسلامی دستیابی به چنین آرمانی را نسبت به یک نسل پیش و یا حتی یک دهه پیش بسیار سخت تر کرده است. با این حال تغذیه ی ذره ذره ی نهال نورس همکاری های علمی راه را برای توسعه ی بیشتر و بزرگتر در ادامه باز می کند.
همان طور که ادموند برک فیلسوف معتقد بود، اکثر دیپلمات ها و تکنسین های حرفه ای باور دارند که:«منافع عمومی نیاز به انجام فعالیت هایی در لحظه اکنون دارد که فرزانگان آرزو میکردند ۵ یا ۱۰ سال پیش انجام میشد.» این حرف بنیان دیپلماسی علمی است. همان طور که این نقل می گوید، توصیه های جامعه علم و فناوری، همیشه کوچک و خرد انگاشته میشوند، نه مسئله ای که در صدر اولویت ها باشد. اما قرار نیست همیشه این طور باشد. ممکن است دولت ها دیپلماسی علمی را چیز بی ارزشی بدانند یا نادیده بگیرند، اما برای پیشرفت و ترقی، دیپلماسی و علم به یکدیگر نیازمندند.


پایان مقاله

لینک منبع


برگرفته از:

دیپلماسی علم و فناوری

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۳۰
عبدالکریم فیروزکلائی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی