مقدمه
عصر حاضر به عصر اطلاعات معروف است. در
این دوره واژههایی مثل انفجار اطلاعات و انقلاب اطلاعات به کرات شنیده میشود و
کلیه تحولات با توجه به شرایط جدید سنجیده میشود. تحولاتی که در قرن بیستم در
زمینههای فناوری صنعتی، فناوری رسانهای، انقلاب الکترونیک، معرفی کردن اینترنت
به تمام دنیا، به وجود آمده است، همگی باعث شده است که ایدهای به نام نتیزن
به جای سیتیزن مطرح بشود. اکثر مردم دنیا نتیزن شدهاند. یعنی کسانی که دارند با
نِت و نت ورک کار میکنند. این انقلاب الکترونیک اطلاعاتی باعث شده است تغییرات
قابل توجهی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و حقوقی انسان امروزی مشاهده
کنیم. از سوی دیگر این فناوری اطلاعات کمک کرده است که مدیران، سیاستمداران،
دیپلماتها و دولتمردان در تصمیمسازی خود تحت تأثیر قرار بگیرند و رفتار خودشان
را اصلاح بکنند.
امروزه واقعاً نمیتوانیم مسئله انقلاب
اصلاحات و تأثیر آن را بر سیاست، روابط بینالملل و دیپلماسی نادیده بگیریم بلکه
میتوانیم تا آنجایی پیش برویم که بگوییم: حاکمیت ملی و قدرت سیاسی کشورها تحت
تأثیر رسانه قرار میگیرد و حتی مورد چالش قرار میگیرد و این مسأله حاکمیت دولتها
را مورد چالش قرار میدهد.
گذشته از آنکه انقلاب اطلاعات بر دولتها
تأثیر گذاشته است، بحث احزاب و تودههای مردم که سازنده رسانهها هستند نیز مطرح
است. مطلب مهم دیگر در این حوزه این است که اینترنت خودش به خودی خود روندی را به
وجود نیاورده است، بلکه روندها را سرعت بخشیده است. هنر اینترنت و ماهوارهها در
سرعتشان است. اینترنت، ماهوارهها و سایر وسایل ارتباط جمعی به عنوان یک نوع رسانه
باعث شده است که در دنیا بعد از نیمه دوم قرن بیستم احساسات ضد جنگ و صلحطلبی به
شدت افزایش پیدا کند و سازمانهای زیادی پیدا شدند که گروههای خبر درست کنند و به
هزاران نفر ایمیل و جیمیل بفرستند و آنها را دعوت به انجام عمل خاصی علیه سیاستها
و اقدامات برخی دولتهای خاص نمایند.